مدتی پیش یکی یه پستی گذاشته بود که به طبع اینکه معمولا تابویی واسم وجود نداره و میتونم در مورد اکثر چیزا نه تنها در دنیای مجازی بلکه در دنیای واقعی حرف بزنم،هر کاری کنم و در مورد هر چیزی فکر کنم،اما نظر خصوصی ارسال کردم.قرار بود نظر خصوصی نباشه اما یهو خصوصی شد. :دی
اصولا مسئله تابو بستگی به اعتقادات و فرهنگ و قراردادهای اجتماعی یک جامعه و برای کنترل رفتار انسان میتونه شکل بگیره و ریشه تابوها رو باید در اونها جستجو کرد که میشه گفت اساسا به عنوان ارزش های اخلاقی قلمداد میشه که در نهایت میتونه به تابوهای ی برای بقا هم تبدیل بشن و چون تابوها دلیل واضحی بر تابو بودنشون ندارن میشه هر تفسیری برای پذیرش عموم به عمل آورد.علم جامعهشناسی و روانشناسی و. هم ریشه اعتقاد به تابو رو به توتم و توتمپرستی میدونه.
در فرهنگ فارسی معین تابو اینطوری معنی شده:
۱-تحریم اجتماعی یک عمل یا یک کلمه به طور رسمی.
۲-شخص،چیزی یا جایی که برای افراد یک قبیله تحریم شود.
۳-هر چیز نذری یا مقدسی که نزدیک شدن و دست زدن به آن ممنوع باشد.
در دنیای امروز هم در بعضی جوامع ما با تابوها و منع حرف زدن در موردشون دست و پنجه نرم میکنیم که شامل مسائل جنسی و غریزی در انسان مثل س|ک|س*،خودیی،،جنب و. هستش.ما میدونیم که روزانه در اقصی نقاط جهان این اعمال اتفاق میفته و یا حتی خودمون انجام میدیم،با این حال باز هم تابو هستن.یا مسئله تغییر جنسیت و یا بعضی مسائل فکری و اعتقادی و خیلی های دیگه.حتی تا همین چندسال پیش ازدواج یک پسر با یک زن یک تابو و ناپسند بود و هنوزم تا حدودی هست.
یکی از دلایلش پافشاری بر تابوها میتونه اعتقادات،ترس از مجازات،ترس از طرد شدن،چیزی که ما اسمشو شرم و حیا میذاریم (که خود تابوها میتونن باعث این شرم و حیا بشن)،ناآگاهی و رسانه باشه تا افراد به خودشون اجازه تخطی از باورها و تابوهای جمعی رو ندن.
برای خیلی از این تابوها هم نمیشه دلیل واضحی برای منعش پیدا کرد که فروید به شباهت بین تابو و اختلالات روانی وسواس معتقده،اما در نتیجه با پیشرفت عقلانیت و شکگرایی این تابوها محکوم به فروپاشی هستن.
*بدلیل مسائل ممیزی فیلتر شدن به اون صورت نوشته شد :/
درباره این سایت